ساعت شنی

بوسیله گزارش همشهری آنلاین بوسیله نقل از روزنامه اعتماد، بانک کارگشایی، تشکیلاتی موقوف به بانک ملی؛ در ازای شهود «طلا» وام قرض الحسنه به متقاضیان پرداخت می کند و مشاهدات میدانی نشان از تقاضای بالای وام در ازای «گرو» گذاشتن طلا دارد. اما به دلیل همین «تقاضا» ی بالا، کسانی که برای ستاندن وام قرض الحسنه مراجعه می کنند؛ دست خالی برمی گردند. پاسخ کارمندان بانک حزن بی پرده است: «صف تقاضای وام قرض الحسنه زیاد شده و پس از اشتهار نویسی برای اخذ وام، باید ۴ ماه به قیافه حداقلی در بخت بمانید.»

بانک کارگشایی یا همان «موسسه رهنی دولتی» قدمتی نزدیک به یک صد دارد و از همیشه آدم می دانستند هر زمان که دست پایگاه از همه جا کوتاه شد و پولی داخل بساط نداشتند؛ می توانند با مراجعه به بازار «اعدام» قبلی و «محمدیه» فعلی و بوسیله امانت گذاشتن «طلا»، مطابق قوانین خاصی، وام قرض الحسنه بگیرند. تا همین خاتمه سال گذشته، ضوابط کارکرد این بانک به گونه ای بود که به ازای هر ۴۳ گرم طلا، ۳ میلیون تومان و هر ۱۴۳ گرم طلا، ۱۰ میلیون تومان وام جعاله پرداخت می شد. متقاضی بی آرامی باید کامل مبلغ وام را به اضافه ۴ درصد کارمزد و ۷ درصد حق نگهداری طلاآلات صیقلی می کرد. ولی حالا و در سال جدید، وام قرض الحسنه بانک کارگشایی با منفعت ۱۸ درصدی بوسیله اضافه ۲ درصد عطیه صیقلی می شود؛ آن هم پس از ۴ ماه گرایش! مبلغ چقدر حباب دارد؟ | عوامل تاثیرگذار بر افزایش بها سکه

تغییر ضوابط را یک مشتری بانک که روی صندلی انتظار نشسته تمجید می نرم. در بانک رهنی سابق، همه تعدی آدمی برملا می شود که به دنبال گرفتن اندک پولی هستند تا به صدمه زندگی شان بزنند. اما مشتریان آن، انسان عادی هستند. آنهایی که زندگی بهشان سخت محزون و مجبور شده اند برای اندک پولی که می گیرند؛ طلاهای خودشان را به گرو بگذارند. زنی که کرایه نشین است و پول صاحبخانه را باید بدهد و لنگ ۷۰۰-۶۰۰ هزاره تومان است و با ماسک و دستکش با سازمانی بانک حرف می زند. رجولیت که بیکار شده و طلاهای زنش را می خواهد به امانت بگذارد و پولی بگیرد. بانو میانسالی که برای بیع جهیزیه دخترش به دشوار زده. در این بانک نه از دستگاه عده گیری خبری هست نه کسی حال و حوصله راهنمایی دارد. کرونا هم تکثیر شده و برابر باجه ها پلاستیک های پهناور کشیده اند. اما اشفته و پر رفت و آمد است و اقلا یک بامداد تا قفا کشش می کشد تا طلا توسط «ارزیاب» وقوف و از کار افتادن شود؛ مهر و موم شود و به خزانه برود. گفته می شود که روزمره تا ۲۰ هزار نفر و گاه ۵۰ هزار نفر به این بانک برای دریافت بدهی رجوع می کردند. اما شیوع کرونا و بسته شدن کسب وکارها، وضعیت را ابکی نم کرده و تقاضا را بوسیله شدت افزودن داده است.

متقاضیان وام، از شرایط باطراوت بدهی گرفتن دست افزار می زنند. درون حال فراهم به ازای هر گرم زر که بها آن کمی آن طرف زیرفون و داخل بازار آزاد به یک میلیون تومان رسیده، ۱۰۰ هزار تومان وام دلبستگی می گیرد؛ آن هم با چندین شرط و شروط. عجیب ترین شرط، احراز نگرش سکونت است که باید از طریق قبض آب و صاعقه که به نام متقاضی وام است انجام شود. آقایی که پشت باجه با مسوول این امر دست افزار می زند صدایش را بالا برده و می گوید کرایه نشین است. مسوول باجه هم می گوید که کرایه روزنامه را بیاورد. ضمن اینکه باید با صاحبخانه خود بوسیله اداره پست برود و آنجا مجله تاییدیه کدپستی بگیرد. طالب وام برافروخته از گرما و جواب خونسردانه متصدی بانک، خارج می رود. شلوغی و ازدحام در روزهای کرونایی با پاسخ های سربالا و سردی که از در و دیوار شعبه بانک کارگشایی پشته می جوی. اعلان ها و اطلاعیه های هشداردهنده ای که می گوید اگر ظرف شش ماه از کتاب قبض وام، مشتری اقدام به نابرابر وام نکند؛ مشمول ۶ درصد جریمه تاخیر هم خواهد شد! اعلان دیگری از افزایش نرخ سود وام از ۱۱ به ۲۰ درصد خبر می دهد و اینکه فقط یک سال مهلت بازپرداخت وام وجود دارد.

کار سهل ای نیست اخذ وام در خم و خم کارهای اداری؛ آن هم پولی که استراحت است ۵-۴ ماه دیگر به دستت برسد. تا پیش از این صیقل وام قرض الحسنه در این بانک بوسیله رخ یک روزه بود. ارزیاب ها با آن ذره بین ها و تجهیزات شان، طلای مشتریان را به دقت بررسی می کردند و به نعوظ ساده بوسیله خریدار می گفتند که چقدر وام به این طلا که برای «گرو» آورده، تعلق می گیرد. برای این فقره تعرفه ای حیات دارد و کارها خیلی تند پیش می رود. خیلی از کسانی که به اینجا می آیند تازه هوشیار می شوند که طلایی که قبلا به نام ۱۸عیار و۱۷عیار و... خریده اند ارزشش خیلی ناچیز از آن چیزی است که فکرش را می کنند. بی شمار ها زر را هدیه گرفته اند. دستبند و گوشواره کودک سندیت است و بدیع اینجا می فهمند که مثلا زر نبوده و «بدل» بوده. معمولا با شروع مدارس و دانشگاه ها خواه در آستانه محرم و صفر یا ماه رمضان، ردیف مشتریان قبض بدهی شلوغ کار برنده از ابد است.

بی شمار ها بوسیله قفا تعدی کردن شهریه مدرسه و دانشگاه فرزندان خود بوسیله اینجا می آیند و اینک که زمان انتظار برای گرفتن وام بیشتر شده، دست خالی برمی گردند. کرونا و انفراد های شغلی، دست و بال خیلی ها را  بسته و همه به اشتیاق اندکی پول که بابت گرو گذاشتن طلا شاید نصیب شان شود بوسیله اینجا می آیند که با راه تازه، از پول هم خبری نیست. چرا مردمی که بخاطر قبض وام تو نوبت ۴ ماهه می نشینند دست بوسیله فروش طلای خود نمی زنند؟

لرزش های اقتصادی یکی از دلایل عمده آن است. متعدد از کسانی که تو بانک نشسته اند از این می گویند که تکلیف زر و ارز و ریال مشخص محو و نمی دانند فردا با چه قیمتی علنی هستند. از اینکه طلا را بفروشند و بوسیله لطمه زندگی بزنند و از آن طرف، قیمت ها بالا برود و دیگر نتوانند بخرند؛ هراس دارند. تقدم می دهند رنج شهود وامی هرچند کوچک ولی «امر راه انداز» را بوسیله جان بخرند اما طلا نفروشند. البته هستند کسانی که در میانه گفت وگوها، نومید از ستاندن وامی که ۴ ماه دیگر قرار است صیقلی شود از دروازه شیشه ای بانک بیرون می زنند. می گویند: «ای مالک تا آن زمان دلار چقدر رفته بالا؟ دو میلیون تومان چقدر نرخ دارد؟» چشم انداز میدان زر | پیش دماغ اونس ۲۳۰۰ دلاری
  • ۹۹/۰۵/۱۲

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی